گم کرده

شعر ((گم کرده)) اثر استاد مسعود فردمنش:

گم کرده

وای ﺑﺮ ﻣﻦ
‫ﮔﺮ ﺗﻮ آن ﮔﻢ ﻛﺮده ام ﺑﺎﺷﻲ
‫ﻛﻪ ﺑـﺲ دور اﺳﺖ ﺑﻴﻦ ﻣﺎ
‫ﻛـﻪ اﻳـﻦ ﺳﻮ
ﻛـﻪ اﻳـﻦ ﺳﻮ
‫ﭘﻴﺮﻣﺮدی ﺑﺎ ﺳﭙﻴﺪی های ﻣﻮ
‫و ﻫﺰاران ﺑـﺎر ﻣـﺮدن، رﻧـﺞ ﺑـﺮدن
‫ﺑﺎ ﺧﻤﻲ در ﻗﺎﻣﺖ از اﻳﻦ راه دﺷﻮار
‫ﻛﻪ اﻳﻦ ﺳﻮ
‫دﺳﺘﻬﺎ ﺧﺸﻜﻴﺪه
‫دل ﻣﺮده
‫ﺑـﻪ ﻇـﺎﻫـﺮ ﺧـﻨـﺪه ای ﺑﺮ ﻟﺐ
‫و ﮔﺎﻫﻲ ﺣﺮﻓﻬﺎی ﭘﻴﭻ در ﭘﻴﭻ
‫و ﻫﻢ ﻫﻴﭻ

ادامه ی مطلب